يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ
کارگرى که اهالى یکى از روستاهاى قزوین بود به تهران
رفته تا با فعالیت و
دسترنج خود قوت و پولى تهیه کند و به ده خود برگشته و با زن و بچه خود براى امرار معاش از آن پول استفاده نماید، پس از کار کردن
مدتى، پول خوبى به دستش
آمد و عازم ده خود گردید.
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۲۹ ق.ظ
امام على (علیه السلام) بسیار صدقه مى داد و به مستمندان
کمک مالى مى کرد.
شخصى
به آن حضرت عرض کرد: کم
تصدق الا تمسک ! چقدر زیاد صدقه مى
دهى، آیا چیزى براى خود نگه نمى دارى؟
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۲۸ ق.ظ
در عصر خلافت ابوبکر بود، گروهى از مسیحیان به سرپرستى اسقف و عالم بلند پایه خود به مدینه آمدند، جویاى
خلیفه رسول خدا (صلى الله
علیه و
آله و سلم) شدند، مردم ابوبکر را معرفى کردند، آنها نزد ابوبکر رفته
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۲۶ ق.ظ
خداوند به حضرت داوود (علیه السلام) وحى کرد، نزد دانیال پیغمبر برو و به او بگو ((تو یک بار گناه کردى
یعنى ترک اولى کردى)) تو را
آمرزیدم،
باز دوم گناه کردى، باز آمرزیدم، بار سوم گناه کردى، باز آمرزیدم و اگر براى بار چهارم گناه کنى، دیگر تو را نمى
آمرزم.
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۲۴ ق.ظ
حضرت ابراهیم (علیه السلام) مهمان نواز و مهمان دوست
بود، روزى یک نفر مجوسى
در مسیر راه خود، به خانه ابراهیم آمد تا مهمان او شود. ابراهیم به او فرمود: اگر تو قبول اسلام کنى یعنى دین حنیف مرا
بپذیرى تو را مى پذیرم
وگرنه